per
سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی
نوآوریهای آموزشی
1735-1235
2010-03-21
9
1
7
46
78916
ارزیابی برنامه درسی طراحی شده، تدوین شده و اجراشده فارسی دوره ابتدایی (بخوانیم و بنویسیم): براساس معیار توجه به کل نگری در آموزش توانایی های زبانی
A study on the assessment of Iran’s designed, developed and implemented elementary school Farsi curriculum based on holistic criteria in teaching language arts
نادر سلسبیلی
nadersalsabili@hotmail.com
1
عضو هیئت علمی پژوهشکده تعلیم و تربیت؛
پژوهشی از نوع ارزشیابی و کیفی، در فرآیندی چندمرحله ای، برای ارزیابی برنامه درسی فارسی دوره ابتدایی (بخوانیم و بنویسیم) براساس معیارهای تشکیل دهنده رویکرد کل نگر، در طول سه سال صورت گرفت. از آ نجا که توجه و تأکید بر رویکرد کلی و کل نگری، در میان رویکردهای مطرح شده در اسناد برنامه درسی جدید فارسی دوره ابتدایی، بارها ذکر شده است، در نتیجه این پژوهش به تحلیل و ارزیابی برنامه درسی فارسی دوره ابتدایی (بخوانیم و بنویسیم) در سه مرحله اساسی برنامه درسی طراحی شده، برنامه درسی تدوین شده و برنامه درسی اجراشده، براساس معیارهای توجه به کل نگری در برنامه درسی و آموزش توانایی های زبانی، پرداخته است. مراحل مختلف پژوهش با توجه به هدف ها و سؤالات تحقیق، از روش های متنوعی در قالب ارزشیابی و سنجش موقعیتی بهره گرفته است. در مرحله اول، یعنی بررسی بنیان نظری و پیشینه زبان آموزی با تأکید بر معیارهای توجه به کل نگری در آموزش زبان، از روش بررسی کتابخانه ای و تحلیل اسنادی استفاده می کند و با توجه به معیارهای به دست آمده، برنامه درسی طراحی شده فارسی ابتدایی را مورد شناسایی اولیه قرار می دهد. توصیف و ارزیابی برنامه درسی طراحی شده و محتوای تدوین شده فارسی دوره ابتدایی از نظر کل نگری، در مرحله دوم، براساس 2 دسته معیارها، یکی برگرفته از مبنای نظری حوزه ک لنگری و دیگری معیارهای برگرفته از برنامه درسی طراحی شده فارسی دوره ابتدایی، انجام گرفته است. مرحله سوم، برنامه درسی اجراشده فارسی دوره ابتدایی را از طریق اجرای دو مرحله آزمون های کل نگری در ابتدا و انتهای سال تحصیلی 1388 1387 (پایه های دوم تا پنجم) و 4 مرحله مشاهده با فاصله حداقل یک ماه در طول سال تحصیلی از همه کلاس های موجود در نمونه آماری، شامل 3 مدرسه دخترانه و 3 مدرسه پسرانه در مناطق 5، 6 و 16 تهران و در مجموع 24 کلاس درس، شامل 6 کلاس از هریک از پایه های دوم، سوم، چهارم و پنجم ابتدایی با جمعیتی بالغ بر 772 نفر در پایه های دوم تا پنجم و در میان 186 تا 206 نفر، به تفاوت در پایه های مختلف ارزیابی می کند. مرحله چهارم، از طریق مقایسه و تحلیل و تفسیر یافته های به دست آمده از ارزیابی برنامه آموزش زبان فارسی دوره ابتدایی )بخوانیم و بنویسیم( در مراحل طراحی، تدوین و اجرای برنامه درسی، ضمن مشخص کردن تغییرات و فروکاستی های برنامه درسی در مراحل گوناگون، چارچوب تغییرات و اصلاحات مورد نیاز را که با حوزه کل نگری ارتباط دارند و در راستای توجه و تقویت آن در برنامه درسی فارسی دوره ابتدایی هستند، پیشنهاد می دهد. در مجموع، یافته های به دست آمده از برنامه درسی طراحی و تدوین شده فارسی دوره ابتدایی، از توجه محدود و کم به کل نگری با توجه به معیارهای برگرفته از مبنای نظری کل نگری و همچنین معیارهای در نظر گرفته شده در برنامه درسی طراحی شده فارسی دوره ابتدایی، حکایت می کند. برداشت از ک لنگری در این برنامه درسی تدوین شده و کتاب های درسی تألیف شده، برداشتی محدود در حوزه کل نگری است. آموزش ها در طول سال تحصیلی، با توجه به محدودیت های روشی و آموزشی موجود، تأثیر قابل توجهی در تقویت کل نگری دانش آموزان ایجاد نمی کنند. یافته های تفصیلی در این مقاله، تصویر به نسبت دقیقی از کاستی ها و فروکاستی های برنامه درسی و آموزش های موجود، و چارچوب اصلاحات و تغییرات مورد نیاز برنامه درسی فارسی دوره ابتدایی ارائه می دهد.
In this research, we analyzed and assessed Iran’s elementary school Farsi curriculum (Bekhanim-Benvisim) at three stages of designed, developed and implemented curriculum based on holistic approach in curriculum and language arts instruction. The research has been done at 4 stages: 1) Through emphasis on holistic approach in language arts instruction through investigating the theoretical foundation and related literature on language arts education, the criteria were determined. Also, the designed elementary school Farsi curriculum was primarily identified. 2) based on two categories of criteria (taken from theoretical foundation of holistic approach and the criteria taken from the designed elementary school Farsi curriculum) the designed curriculum and the developed content was described and assessed. 3) the implemented curriculum was assessed at two phases (second to fifth elementary grade) and 4 phases of observation of 24 classes of sample (3 educational districts of Tehran, 3 girl schools and 3 boy schools at each educational district), with 6 clasess at each grade (second to fifth grade) and 186 to 206 students from each grade. 4) through comparing, analyzing and interpreting the findings obtained from the assessment of elementary school Farsi curriculum, the changes and shortcomings of the curriculum and the required revisions was suggested. The findings indicated the limited attention to holistic approach and the criteria for the designed elementary school Farsi curriculum. It became clear that the concept of holistic approach in the developed curriculum and textbooks is a limited one. Considering the existing methodological and instructional limitations, the instructions during the academic year do no have a remarkable influence on enhancing the students’ holistic view. The detailed findings of this paper present an almost exact picture of shortcomings of the existing curriculum and instructions.
https://noavaryedu.oerp.ir/article_78916_f21c70b8d84868c216fa08f05873fc39.pdf
کل نگری
برنامۀ درسی دوره ابتدایی (بخوانیم و بنویسیم)
ارزیابی برنامۀ درسی
آموزش زبان فارسی
برنامه درسی طراحی شده
تدوین شده و اجراشده
زبان آموزی
Developed and Implemented Curriculum
per
سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی
نوآوریهای آموزشی
1735-1235
2010-03-21
9
1
47
72
78917
بررسی آرای دریدا و بهره جستن از آن برای بهبود فرآیند ارتباط کلامی در آموزش وپرورش
A study on Derrida’s ideas and their usage for improving verbal communicative process in education
سمانه خلیلی
samane.khalili@gmail.com
1
دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه تهران
پژوهش حاضر با بهره گیری از آرای دریدا و تأکید بر ادعای او مبنی بر برتری نداشتن گفتار بر نوشتار، می کوشد اصول و روش هایی برای بهبود فرآیند ارتباط کلامی در آموزش وپرورش استخراج کند. در نگاه اول چنین به نظر می رسد که برقراری رابطه ای منطقی میان نظر دریدا و فرآیند ارتباط کلامی، ناممکن است، اما تأثیرهای نهانی این دو بر یکدیگر می توانند، حلّال بسیاری از مشکلات ارتباطی باشند. به این منظور و در راستای وضوح بخشی به این ارتباطات، دوره های گوناگون تحصیلی با توجه به اهمیتی که می توانند نوشتار و گفتار در هر یک داشته باشند، مورد بررسی قرار خواهند گرفت. بر این اساس چنین استنباط شده است که هرچه از دوره های ابتدایی آموزش به سمت دوره های بالاتر پیش می رویم، جنبه های پیچیده تر نوشتار مورد استفاده قرار می گیرند، به نحوی که در دوره دبستان، از جنبه های نمادین و تصویری نوشتار استفاده می شود و در دوره های راهنمایی و دبیرستان، توانایی های نوشتاری دانش آموزان و قابلیت های خاص نوشتار، هم چون امکان تفکر بیش تر در آن، چندوجهی بودن آن و قابلیت مورد تفسیر قرار گرفتن و ساختارشکنی نوشتارها، مورد استفاده قرار می گیرد.
In this article using Derrida’s ideas and emphasizing his disagreement about supremacy of speech over writing, we are going to deduct some principles and methods for improving verbal communicative process in education. At first, it seems that establishing a logical link between Derrida’s ideas and verbal communicative process is impossible. However, the hidden effect of them on each other can solve a lot of communicative problems. So, we analyzed different educational levels according to the importance of writing and speaking in each of them. According to this research, we believe that we can apply simple style of writing at primary school level and more complicated dimensions of writing at upper educational levels. For primary school level, we recommend the use of symbols and pictures, and for guidance school and high school levels, we could use students’ writing capabilities and special opportunities that writing provides for students such as more possibility for thinking, being multidimensional, and having capacity for interpretation and deconstruction of written texts.
https://noavaryedu.oerp.ir/article_78917_144bbba226a59e8bd46e2039bb70587f.pdf
ساختارشکنی
دریدا
تفاوت
گفتار
نوشتار
ارتباط
آموزش وپرورش
deconstruction
Derrida
Speech
Writing
communication
Education
per
سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی
نوآوریهای آموزشی
1735-1235
2010-03-21
9
1
73
90
78918
بازبینی روایت جهانی شدن و بومی ماندن برنامه درسی از منظر درون تعلیم و تربیتی اَشکال (بازنمایی) دانش
An internal (educational) interpretation of globalization and localization of curriculum using forms (representations) of knowledge as the theoretical justification
محمود مهرمحمدی
tmu@hotmail.com
1
استاد دانشگاه تربیت مدرس، mehrmohammadi _
پژوهش حاضر از منظری درون تعلیم و تربیتی، موضوع جهانی شدن و بومی ماندن برنامه درسی را مورد بحث و بررسی قرار می دهد. نگاه درون تعلیم و تربیتی در صدد پاسخ با این پرسش است که آیا می توان به طور مستقل از برنامه های درسی جهانی، مانند اقتصاد جهانی، سخن گفت؟ این پرسش با تمسک به نظریه کثرت شناختی، پاسخ داده شده است و این پاسخ از این حقیقت حکایت دارد که برنامه های درسی می توانند و یا باید، به نقشه معرفتی جامع و واحدی متکی باشند، به طوری که با تبعیت از این نقشه، ویژگی های بومی و حساسیت های فرهنگی از میان نروند و برنامه درسی هم چنان بتواند به صورت محلی ارزیابی شود. جنبه های محلی برنامه درسی ناظر به ابعاد محتوایی و همچنین روش و فرصت های یادگیری است که شاید جوهر برنامه درسی را تشکیل دهد. برای نیل به این پاسخ، نگارنده خود را ملزم می داند طبقه بندی های گوناگون را تشریح نماید و شبهات و پاسخ به آن ها را نیز مطرح می کند.
In this article using Derrida’s ideas and emphasizing his disagreement about supremacy of speech over writing, we are going to deduct some principles and methods for improving verbal communicative process in education. At first, it seems that establishing a logical link between Derrida’s ideas and verbal communicative process is impossible. However, the hidden effect of them on each other can solve a lot of communicative problems. So, we analyzed different educational levels according to the importance of writing and speaking in each of them. According to this research, we believe that we can apply simple style of writing at primary school level and more complicated dimensions of writing at upper educational levels. For primary school level, we recommend the use of symbols and pictures, and for guidance school and high school levels, we could use students’ writing capabilities and special opportunities that writing provides for students such as more possibility for thinking, being multidimensional, and having capacity for interpretation and deconstruction of written texts.
https://noavaryedu.oerp.ir/article_78918_2e7786edb0fffbe8c691baaef6842b9e.pdf
جهانی شدن
بومی ماندن
کثرت گرایی شناختی
برنامۀ درسی
globalization
Localization
cognitive pluralism
Curriculum
per
سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی
نوآوریهای آموزشی
1735-1235
2010-03-21
9
1
91
120
78919
ضرورت و جهت تغییرات در برنامه درسی ریاضی مدرسه ای در ایران از دیدگاه معلمان
The necessity and direction of educational changes in Iran’s school mathematics curriculum from teachers’ viewpoints
ابوالفضل رفیع پور
drafiepour@gmail.com
1
زهرا گویا
z_gooya@sbu.ac.ir
2
دانشجوی دکتری ریاضی دانشگاه شهید بهشتی؛
دانشیار آموزش ریاضی دانشگاه شهید بهشتی؛
پژوهش حاضر، ضرورت و جهتِ تغییر در برنامه درسی ریاضی مدرسه ای را برای بهبود عملکرد دانش آموزان ایرانی در حل مسائل زمینه مدار و ایجاد سواد ریاضی، از دیدگاه معلمان درس ریاضی در ایران مورد بررسی قرار می دهد. در این پژوهش از پرسش هایی که در مطالعه پیزا (PISA) در سال های 2000 و 2003 منتشر شده است، برای انتخابِ پرسش های ریاضیِ زمینه مدار که با زمینه های فرهنگی ایران همخوانی بیش تری داشتند، بهره گرفتیم. مسائل منتخبی از پیزا، ترجمه شد و برای مطالعه در اختیار 14 معلم ریاضی قرار گرفت. سپس نظر معلمان از طریق پرسش نامه ای شامل 6 سؤال و مصاحبه های پاره ساختاری، مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد معلمان ریاضی، عملکردِ دانش آموزان نوعیِ ایرانی را در حل مسائلی مشابه مسائل پیزا که ویژگی آن ها زمینه مدار بودن و مدل سازی مسائل واقعی است، ضعیف پیش بینی کردند. معلمان ریاضی ایرانی، دلیل اصلی پیش بینی چنین پدید ه ای را در تأکید نداشتن کتاب های درسی ریاضی ایران بر جنبه های سوادآموزی ریاضی و بهره نگرفتن از زمینه های معنادار واقعی و اثر ارزشیابی های بیرونی بر تدریس ریاضی برشمردند.
In this paper, we investigated the necessity and direction of changes in Iran’s school mathematics curriculum from teachers’ viewpoints with the aim of enhancing Iranian students’ performances in solving situated problems. In order to conduct this research, we used some of the released mathematics problems in PISA at 2000 and 2003. For choosing situated mathematics problems, we considered problems which were more aligned with Iranian culture. The selected problems were then translated in Persian and 14 math teachers read them. Then, they were used for the current study. In the next stage, a questionnaire consisting of 6 items was designed and administered along with a series of semi-constructed interviews, with the goal of having more in-depth understanding on Iranian mathematics teachers’ viewpoints about the necessity and direction of a desired change. Findings from this stage of the study showed that from the teachers’ viewpoints, the Iranian students’ performances in solving problems similar to PISA-situated mathematics problems- is not satisfactory. The teachers’ viewpoints were based on their beliefs that (i) the mathematics textbooks do not have enough emphasis on enhancing students’ mathematics literacy which focuses on meaningful contexts and (ii) the external assessments have negative effects on mathematics teaching.
https://noavaryedu.oerp.ir/article_78919_ad813e87e0eb4184e445fbe9dbc785a7.pdf
تغییرات آموزشی
معلمان ریاضی
مطالعه پیزا
برنامۀ درسی ریاضی
کتاب درسی ریاضی
مسائل زمینه مدار
مدل سازی ریاضی
Educational Change
Mathematics Teachers
PISA
Curriculum
Mathematics Textbooks
Situated Problems
Mathematical Modeling
per
سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی
نوآوریهای آموزشی
1735-1235
2010-03-21
9
1
121
138
78920
رابطه شکل های متفاوت سؤال (تشریحی چندگزینه ای) با فرآیندهای فراشناخت و عاطفه در ارزشیابی درس ریاضی
A study on the relationship between different forms of questions (open ended –multiple choice) and metacognitive processes and affection in math course assessment
احمد عابدی
a.abedi@edu.ui.ac.ir
1
حمیدرضا عریضی
2
مریم تاجی
tajim@yahoo.com
3
عضو هیئت علمی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه اصفهان؛
عضو هیئت علمی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه اصفهان
دبیر ریاضی دبیرستان های شهر اصفهان؛
پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه میان شکل های متفاوت سؤال )تشریحی چندگزینه ای( با فرآیندهای فراشناخت )خودبازبینی و راهبرد شناختی( و عاطفه )تلاش و نگرانی( در ارزشیابی درس ریاضی انجام گرفته است. بدین منظور، 380 دانش آموز پایه اول متوسطه ) 190 دختر، 190 پسر( به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، از میان دانش آموزان دوره متوسطه شهر اصفهان انتخاب شدند و مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش از پرسشنامه اندازه گیری فرآیندهای فراشناخت و عاطفه اونیل و براون و آزمون سنجش عملکرد ریاضی استفاده شد. مهم ترین نتایج پژوهش نشان داد میان عملکرد ریاضی دانش آموزان با توجه به شکل سؤال چندگزینه ای و رفتار خودبازبینی، سؤال تشریحی و راهبرد شناختی، و همچنین سؤال های تشریحی و فرآیندهای عاطفی )تلاش و نگرانی(، همبستگی مثبت و معناداری وجود داشت.
The aim of the current research was to investigate the relationship between different forms of questions, namely open ended – multiple choice and metacognitive processes (self checking and cognitive strategy) and affection (effort and worry) in math course assessment. 380 first grade high school students (190 boys, 190 girls) was selected via multistage randomized clustering method. Instruments were O’Neil and Brown questionnaire for measuring metacognitive and affective processes and math performance assessment test. findings indicated that there is a positive and significant relationship between math performance (considering multiple choice questions) and self checking and also there is a positive and significant relationship between math performance(considering open-ended questions) and cognitive strategy. The other finding was that there is a positive and significant relationship between math performance (considering open-ended questions) and affective process, namely effort and worry
https://noavaryedu.oerp.ir/article_78920_5fdabbc0356af741e68e421268006434.pdf
سؤال تشریحی
سؤال چندگزینه ای
فراشناخت
عاطفه
خودبازبینی
تلاش
نگرانی
open–ended questions
multiple choice questions
metacognition
affection
self checking
worry
per
سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی
نوآوریهای آموزشی
1735-1235
2010-03-21
9
1
139
162
78921
تجزیه وتحلیل محتوای کتاب های درسی دوره ابتدایی بر اساس مؤلفه های آموزش سلامت
Analysis of primary school textbooks based on the components of health education
صمد ایزدی
1
ابراهیم صالحی عمران
2
کورش فتحی واجارگاه
kouroshfathi@hotmail.com
3
میمنت عابدینی بلترک
4
دکترای برنامه ریزی درسی، استادیار دانشگاه مازندران؛
دکترای برنامه ریزی درسی، استادیار دانشگاه مازندران؛
دکترای برنامهریزی درسی، دانشیاردانشگاه شهیدبهشتی؛
کارشناس ارشد برنامهریزی آموزشی، دانشگاه مازندران؛
هدف اصلی این پژوهش، تحلیل محتوای کتاب های درسی دوره ابتدایی، براساس مؤلفه های آموزش سلامت از قبیلِ بهداشت پوست، بهداشت دهان و دندان، ورزش و تحرک بدنی، تغذیه، توجه به بیماری ها (ایدز) و مسئله سیگار و مواد مخدر است. روش تحلیل محتوای پژوهش حاضر، آنتروپیشانون و واحد تحلیل نیز صفحات (متون، پرسش ها، تمرین ها و تصاویر) بودند که درمجموع سه هزار و 467 صفحه می شد. جامعه ی آماری این پژوهش همه ی کتاب های دوره ابتدایی سال تحصیلی1388-1387 (36 جلد کتاب) بود که شامل هشت عنوان فارسی (بخوانیم)، فارسی(بنویسیم)، علوم، هدیه های آسمانی، هدیه های آسمانی( کتاب کار)، قرآن، ریاضی و تعلیمات اجتماعی می شود . نمونه ی آماری این پژوهش را هفت عنوان فارسی(بخوانیم)، فارسی (بنویسیم)، علوم، هدیه های آسمانی، هدیه های آسمانی( کتاب کار)،قرآن و تعلیمات اجتماعی تشکیل می داد. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها نشان می دهد که به مؤلفه ورزش و تحرک بدنی بیش از سایر مؤلفه ها توجه شده و کمترین میزان توجه به مسئله بیماری ها مربوط بوده است؛ ضمن اینکه هریک از شاخص های مؤلفه های مذکور به صورت متوازن مورد توجه قرارنگرفته و کتاب های درسی به یک نسبت مؤلفه های آموزش سلامت را پوشش نداده اند.
The main purpose of this study was to analyze the content of primary school textbooks, based on the components of health education. The components considered in this study were skin hygine, oral health, sport and body movement, nutrition, illness(AIDS), cigarette and drug problems. The content analysis method was Shannon Entropy Method and unit of analysis was page (text, questions, practices and pictures) that included 3467 pages. Research population consisted of all elementary books, containing 36 textbooks in academic year 1387-1388 on eight topics,(Read) Farsi, (write) Farsi, Science, Heavenly Gifts, Heavenly gifts (homework), Koran, math and social education. The sample consisted of textbooks on seven topics including: (Read) Farsi, (write) Farsi, Science, Heavenly Gifts, Heavenly Gifts( homework), Koran and Social Studies. The results showed that there was more attention to sport and body movement components than other components and less attention was paid to illness component. Meanwhile, none of the indicators of the above-mentioned components was considered in a balanced way and textbooks have not covered components of health education consistently.
https://noavaryedu.oerp.ir/article_78921_c8d6840f6b2578d301abeb510246ced2.pdf
تحلیل محتوا
کتاب های درسی
دورۀ ابتدایی
آموزش سلامت
content analysis
Textbooks
Primary School Level
Health Education
per
سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی
نوآوریهای آموزشی
1735-1235
2010-03-21
9
1
163
186
78922
تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر سازگاری اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دیرآموز
A study on the impact of social skill Training on social adjustment and academic performance in slow learners
احمد به پژوه
behpajooh@ut.ac.ir
1
منصور سلیمانی
2
غلامعلی افروز
3
مسعود غلامعلی لواسانی
4
دانشیار دانشگاه تهران؛
کارشناس ارشد روان شناسی و آموزش کودکان استثنایی
استاد دانشگاه تهران
استادیار دانشگاه تهران
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر سازگاری اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان پسر دیرآموز است؛ به این منظور، 50 دانش آموز پسر دیرآموز پایه دوم (7 تا 9 سال) به روش نمونه گیری تصادفی از شهر خدابنده در استان زنجان انتخاب شدند و با استفاده از طرح آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون در دو گروه آزمایشی و کنترل موردسنجش قرار گرفتند. آزمون های مقیاس مهارت های اجتماعی ماتسون، مقیاس رفتار سازشی واینلند و آزمون پیشرفت تحصیلی محقق ساخته به عنوان پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد و سپس دانش آموزان گروه آزمایشی در 12 جلسه یک ساعته در دوره آموزش مهارت های اجتماعی شرکت کردند. پس از برگزاری برنامه مداخله ای، دو گروه آزمایشی و کنترل با یکدیگر مقایسه شدند. یافته ها نشان داد برنامه مداخله ای اثر معناداری (01/0) بر بهبود سازگاری اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان پسر دیرآموز در گروه آزمایشی داشته است.
The present study was designed to investigate the impact of social skill training on social adjustment and academic performance in slow learners. For this purpose, 50 male slow learners in second grade of primary schools in Khodabandeh (a city of Zanjan province) (between 7 and 9 years old) were randomly selected. The experimental design with pre-post test and experimental and control groups was used. The Matson Evaluation of Social Skills with Youngsters (MESSY), Vineland Adaptive Behavior Scale and researcher-made tests of academic achievement were used as pre-test and post-test. Experimental group, then, were taught social skills for 12 sessions. When the sessions on teaching social skills was over, the two groups were compared using post-test,. Statistical analysis of the data showed that the intervention program has a significant impact (p<0.01) on enhancing social adjustment and academic performance of slow learners.
https://noavaryedu.oerp.ir/article_78922_b59fa272b72a27b1d84ff6f0f0042c1c.pdf
آموزش مهارت های اجتماعی
سازگاری اجتماعی
عملکرد تحصیلی
دانش آموزان دیرآموز
social skill training
social adjustment
Academic performance
slow learners