per
سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی
نوآوریهای آموزشی
1735-1235
2004-06-21
3
2
13
39
78749
روابط متقابل بین خودکارآمدپنداری و ادراک حمایت از سوی خانواده، معلمان و دوستان نزدیک، در ارتباط با رضایت از زندگی در نمونه هایی از دانش آموزان دبیرستانی شهر تهران
Reciprocal relationships between life satisfactions among high school students and their self-efficacy belief and support received from the family, teachers, and friends
در چارچوب نظریۀ "یادگیری اجتماعی" باندورا، "کارآمدپنداری" "شخصی" و "جمعی" عواملی مؤثر در رشد و تحول و سازگاری انسان توصیف می شوند و خودکارآمدپنداری همبستگی قابل توجه با عملکرد دارد. خودکارآمدپنداری از "تجربۀ موفقیت"، "الگو یا سرمشق"، "ترغیب کلامی"، و از "شرایط هیجانی/فیزیولوژیک" تأثیر می پذیرد. در این پژوهش، پرسشنامۀ خودکارآمدپنداری بندورا، پس از ترجمه و معادل سازی مورد استفاده قرار گرفته است. به وسیلۀ این پرسشنامه، ابعاد کارآمدپنداری شخصی در زمینه های زیر سنجیده می شود: زمینۀ تحصیلی؛ زمینۀ خودنظم دهی به یادگیری؛ فعالیت های فوق برنامه؛ برآوردن نیازهای دیگران، استحکام خود؛ و خودنظم دهی انگیزشی. برای سنجش خودکارآمدپنداری جمعی از پرسشنامۀ کیم و پارک استفاده شد. در پرسشنامه ای که به وسیلۀ ۸۹۵ دانش آموز پسر و دختر دبیرستانی پاسخ داده شد، علاوه بر مقیاس های فوق از خرده آزمون حمایت از سوی والدین، معلمان، و دوستان و از مقیاس تجدیدنظر شدۀ رضایت از زندگی استفاده شد. این پژوهش، علاوه بر یافته های قابل توجه دیگر، نشان داد که: بین خودکارآمدپنداری شخصی و جمعی با رضایت از زندگی رابطۀ مستقیم و معنی دار وجود دارد. بین کارآمدپنداری شخصی و جمعی رابطۀ مستقیم و معنی دار وجود دارد. بین کارآمدپنداری شخصی و جمعی با موفقیت تحصیلی رابطۀ مستقیم و معنی دار وجود دارد. کارآمدپنداری شخصی و جمعی دختران دانش آموز به طور معنی داری از پسران بیشتر است. کارآمدپنداری شخصی در درجۀ نخست و سطح رفاه خانواده در درجۀ دوم، نقشی مؤثر در رضایت از زندگی دارد.
According to Banduras social learning theory, self-efficacy belief is an important factor which effects ones development, adaptability, and performance. Self-efficacy belief is, itself, under the influence of successful experience, model taking, verbal persuasion, and emotional/physiological conditions. In this research, 895 high school students have been asked to answer to the studys scales. Banduras self-efficacy questionnaire has been applied to investigate different dimensions of personal self-efficacy including academic achievement, self-regulating learning, extracurricular activities, meet others expectations, self-assertiveness, and motivational self-regulation. Kim & Parks questionnaire has been used to assess collective self-efficacy. Life satisfaction scale is also used to see how much support the students receive from their parents, teachers, and friends. The study showed that there is significant positive relationship between: life satisfaction and personal and collective self-efficacy; between personal and collective self-efficacy; and between academic achievement and personal and collective self-efficacy. The study indicates that personal and collective self-efficacy among high school girls students are more than boys. Also, life satisfaction is under the influence of 1) personal self-efficacy and 2) the familys well-being level.
https://noavaryedu.oerp.ir/article_78749_c5f8745edd63d31bf0faa30f3d5f52fd.pdf
یادگیری اجتماعی
خودکارآمدپنداری
دانش آموزان دبیرستانی
یادگیری خودنظم بخشی
خوداستحکام بخشی
خودنظم بخشی انگیزشی
موفقیت تحصیلی
فعالیت های فوق برنامه
Social Learning
high school students
self-efficacy
self-regulated learning
self-assertiveness
motivational self-regulating
academic achievement
extracurricular activities
per
سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی
نوآوریهای آموزشی
1735-1235
2004-06-21
3
2
40
58
78750
جهانی شدن، انقلاب اطلاعاتی و تعلیم و تربیت: با تأکید بر دیدگاه ژ. ف. لیوتار
Globalization, information revolution, and education: Emphasizing J. F. Liuotar View
خسرو باقری
1
دانشیار دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران
جهانی شدن به منزله فرایند یا طرح یا فرایند/ طرحی در نظر گرفته می شود که به سرعت در حال شکل گیری است. جهانی شدن، در صورت وقوع، تأثیرات خود را در همه ابعاد معرفتی و عملی به جا خواهد گذاشت. در این میان، تأثیر آن بر معرفت شناسی و از طریق آن بر تعلیم و تربیت، قابل توجه است. با توجه به اینکه یکی از مهم ترین محمل های جهانی شدن، ظهور و گسترش انقلاب اطلاعات است، نخستین چالش در این زمینه ناظر به ماهیت معرفت در نظر گرفته شده است. بر این اساس، ویژگی اساسی دانش را باید در این معادله جستجو کرد: ”دانش = اطلاعات“. این امر که با فروکاهش وجوه گوناگون دانش به اطلاعات کمی همراه است، به بحران مشروعیت دانش منجر می شود. گذشته از آن، با توجه به اینکه دانش، دارای جایگاهی اجتماعی است، بنابراین، شکل و ویژگی های اجتماع در عصر جهانی شدن، بر دانش تأثیر خواهد گذاشت. از سویی نیز، دیدگاه اجتماع مجازی، ما را به بازاندیشی دربارۀ دانش و نیز مسئله هویت فرامی خواند، زیرا به تبع اجتماع مجازی، سخن از هویت مجازی به میان می آید که ملازم با انشقاق هویتی است. تعلیم و تربیت برای مواجهه با این چالش ها نیازمند آن است که: الف) در برابر فروکاهش دانش به اطلاعات، مقاومت ورزد و دانش را نه با اطلاعات بلکه با خردمندی برابر بگیرد؛ ب) شیوه های خیال ورزانه و خلاقانه را بسط دهد؛ ج) مطالعات میان رشته ای را به منزله شیوه ای مهم برای بسط خیال ورزی، گسترش دهد؛ و سرانجام، د) ارتباط هایی میان اجتماع های مجازی و واقعی دانش آموزان ایجاد کند.
Globalization is regarded as a process or a project or a process/project which is most rapidly developing. Globalization, in case of occurrence, will put its impacts on all dimensions of human life including knowledge and practice. Particularly, its impact on epistemology and education would be remarkable. Given that the appearance and development of informational revolution is the most important background for globalization, the first challenge of globalization relates to the nature of knowledge. According to the information revolution, the most important characteristic of knowledge is to be sought in this equation: knowledge = information. This involves reducing different facets of knowledge to quantitative information which leads to knowledge legitimacy crisis. In addition, having a communicational dimension, knowledge will be qualified by means of the shape and characteristics of community in the era of globalization. The viewpoint of virtual community calls us from another side to rethink on knowledge as well as on the problem of identity because in the consequence of virtual community, virtual identity of pupils is being claimed which involves identity fragmentation. To deal with these challenges, education needs: a) to resist the reduction of knowledge to information and equate knowledge with wisdom rather than information; b) to extend imaginative and creative procedures; c) to develop interdisciplinary studies as an important way of extending imagination; and finally, d) to provide relationship between virtual and real communities of the pupils.
https://noavaryedu.oerp.ir/article_78750_8cff23c4be8a7eba3751f790cc22e9e3.pdf
جهانی شدن
لیوتار
معرفت شناسی
چالش آموزشی
تعلیم و تربیت
اطلاعات
دانش
اجتماع مجازی
هویت مجازی
globalization
Epistemology
educational challenge
Information
Knowledge
virtual community
virtual identity
per
سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی
نوآوریهای آموزشی
1735-1235
2004-06-21
3
2
59
78
78751
امکان سنجی مشارکت معلمان در فرایند برنامه ریزی درسی در نظام آموزش وپرورش ایران
Feasibility study of teachers contributions in curriculum processes in Iranian Education System
کورش فتحی واجارگاه
kouroshfathi@hotmail.com
1
دانشیار دانشگاه شهید بهشتی
برنامه ریزی درسی واقع گرایانه مستلزم مشارکت کلیه نیروهای اثرگذار و درگیر در مراحل گوناگون تصمیم گیری است که در میان آن ها، معلمان از اهمیت و جایگاهی ویژه برخوردارند. معلمان به سبب آشنایی با مسائل و نیازهای دانش آموزان و مدرسه و تجربیات ارزشمندی که در سایه تعامل با یادگیرندگان به دست می آورند، مهم ترین عنصر در موفقیت برنامه های درسی هستند و درصورتی که در زمینۀ جایگاه، نقش و زمینه سازی مشارکت آن ها در تصمیم گیری های مرتبط با برنامه درسی تأملی عمیق و جامع الاطراف صورت پذیرد، اثربخشی برنامه های درسی بهبود چشمگیرخواهد یافت. مقاله حاضر که برگرفته از یک طرح پژوهشی است، ابتدا با بهره گیری از ادبیات برنامه درسی، حدود مشارکت معلمان را ترسیم کرده است، سپس با استفاده از روش تحقیق توصیفی، امکان مشارکت معلمان در برنامه ریزی درسی در ایران و نتایج و تبعات آن را مورد بررسی قرار داده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه ای محقق ساخته است که بر مبنای مقیاس لیکرت تنظیم شده است. شرکت کنندگان در پژوهش دبیران دبیرستان های مدارس تهران و کارشناسان برنامه ریزی درسی وزارت آموزش وپرورش بوده اند که بر اساس نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. نتیجه مطالعه حاضر، بیانگر قلمروهای مشارکت معلمان در برنامه ریزی درسی در ایران، عواملی که این مشارکت را تسهیل می کند و نتایج مثبت و منفی حاصل از آن است.
Realistic curriculum planning for schools requires the contribution of all groups, especially teachers, who influence the process of decision making in education. Since teachers have valuable experiences about school activities and are aware of the students needs and problems, they should be considered as the main important element of decision making on curriculum planning. This research has tried to show the extent, and the possibility, of teachers contribution in curriculum planning in Iran and have investigated the results of such contribution as well. A researcher-made questionnaire has been used to collect data from a sample of high school teachers in Tehran and experts of curriculum planning of the Ministry of Education concerning the extent of teachers contribution in curriculum planning, the factors which facilitate this contribution, and the positive and negative effects of it.
https://noavaryedu.oerp.ir/article_78751_2516dde650eb34522ea6b44169f45c52.pdf
برنامه ریزی درسی
تصمیم گیری در مدارس
نقش معلم
دانش آموزان دبیرستانی
مشارکت معلم در برنامه ریزی درسی
Curriculum Planning
decision making in schools
teachers role
high school students
teachers contribution in curriculum planning
per
سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی
نوآوریهای آموزشی
1735-1235
2004-06-21
3
2
79
94
78752
بررسی و مقایسهٔ اثربخشی روش های آموزش ریاضی به دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری دورهٔ ابتدایی
Investigating and comparing the effectiveness of methods of teaching mathematics to L. D. students of elementary schools
حمیدرضا عریضی
1
احمد عابدی
2
استادیار روان شناسی دانشگاه اصفهان
عضو هیئت علمی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه اصفهان
برخی دانش آموزان، به رغم برخورداری از هوش طبیعی یا حتی بالاتر از طبیعی و دارا بودن حواس بینایی و شنوایی سالم، قادر به فراگیری مطالب آموزشی و مفاهیم ویژه با استفاده از روش های متداول در مدارس نیستند. این قبیل دانش آموزان را، که در کتاب های روان شناسی با نام های گوناگون نامیده اند، ساموئل کرک، در سال 1963، به عنوان کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری مطرح کرد. یکی از انواع ناتوانی های یادگیری در دانش آموزان، ناتوانی یادگیری ریاضی است که حاکی از دشواری هایی در درک مفاهیم ریاضی است. در این پژوهش، اثربخشی سه روش آموزش تکلیف، آموزش فرایند یا توانایی، و آموزش تکلیف – فرایند در آموزش ریاضی به دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری ریاضی بررسی و مقایسه شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که میان نمره های پیش آزمون و پس آزمون آزمودنی ها در آزمون پیشرفت تحصیلی ریاضی اختلاف معناداری وجود دارد که ناشی از اجرای روش های آموزش است. به عبارت دیگر یافته های پژوهش نشان می دهند که روش آموزش تکلیف، آموزش فرایند یا توانایی، و آموزش تکلیف – فرایند در آموزش ریاضی به آزمودنی ها مؤثر بوده است.
Some school students, in spite of their normal intelligence and healthy visual and hearing sensation, are not able to follow educational instructions of the classroom and have difficulties to understand special concepts while are thought by the regular methods in schools. These students are usually named as learning disabled children. Mathematical learning disability is one of L. D. problems which leads to difficulty in understanding mathematical concepts. In this research, the effectiveness of three methods of teaching mathematics, i.e. task instruction, process or ability instruction, and task-process instruction in teaching mathematics, have been investigated. Research findings indicate that 1) there are significant differences between pre-test post-test marks on mathematical achievement as a result of applying different instruction methods; 2) task instruction method and process or ability instruction method are significantly influencing the L. D. students learning mathematics.
https://noavaryedu.oerp.ir/article_78752_28c94643a58c615eb7f95a8c02efa9e8.pdf
ناتوانی یادگیری
روش های تدریس
آموزش ریاضیات
روش تدریس تکلیف
روش تدریس فرآیند یا توانایی
آموزش تکلیف
فرآیند
Learning Disability
instructional methods
teaching mathematics
task instruction method
process or ability instruction method
per
سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی
نوآوریهای آموزشی
1735-1235
2004-06-21
3
2
95
106
78753
آموزش و پرورش و انسان شدن: نظریه انتقادی پائولو فریره
Education and humanization: the critical theory of Paulo Freire
بختیار شعبانی ورکی
1
دانشیار گروه علوم تربیتی دانشگاه فردوسی مشهد
پائولوفریره یکی از متنفذترین متخصصان تعلیم و تربیت در قرن بیستم است. این مقاله ناظر بر کاربرد ایده های فریره در آموزش و پرورش است. بنابراین ابعاد اجتماعی وتربیتی نظریه انتقادی وی مورد مداقه قرار گرفته و برخی اصول کلیدی در آثار او شناسایی شده است. در این مقاله تصریح شده است که فلسفه پائولو فریره مبتنی بر رویکردی است که نشان دهنده دیدگاه کاربردی وی دربارهٔ دانش و ایده آل انسانی و نیز تعهدی ژرف به آزادی بخشی ستمدیدگان است.
Paulo Freire has been one of the most influential educationists of the 20th century. This article focuses on the application of Ferirean ideas to education. It considers the critical, social and educational dimensions to Freires thought. A number of key instructional principles in Freires work are identified. The article suggests that Freires theory is built on a dialectical approach toward the world, a practical view of knowledge and the human ideal, and a deep commitment to the liberation of the oppressed.
https://noavaryedu.oerp.ir/article_78753_19f9a58803b5d9ae65fe86c508ba3256.pdf
پائولو فریره
انسان شدن
مکاتب تربیتی
نظریهٔ انتقادی در تعلیم و تربیت
رویکرد دیالکتیکی
آزادی بخشی ستمدیدگان
Paulo Freire
humanization
educational schools
critical theory in education
dialectical approach
liberation of oppressed
per
سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی
نوآوریهای آموزشی
1735-1235
2004-06-21
3
2
107
132
78754
تدوین استانداردهای عملکرد مدیران آموزشی دوره راهنمایی و ارائۀ الگوی مناسب
Collection of performance standards of educational principals and rendering suitable model
نادرقلی قورچیان
1
امیرحسین محمودی
2
استاد دانشگاه آزاد اسلامی
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی
تحقق آرمان ها، اهداف، راهبردها و برنامه های آموزشی و درسی و پاسخگویی صحیح به نیازهای مخاطبان آموزش وپرورش بدون وجود مدیران و رهبران آموزشی آگاه، مجرب و آفریننده امکان پذیر نیست، اما سؤال این است که به راستی چه استانداردهایی را می توان برای سنجش شایستگی های عملکرد برای ارزشیابی عملکرد مدیران آموزشی تدوین کرد؟ هدف اصلی این پژوهش تدوین استانداردهای سنجش عملکرد (شایستگی های عملکرد) مدیران آموزشی دورۀ راهنمایی و ارائۀ الگوی مناسب برای استانداردسازی عملکرد مدیران آموزشی دورۀ راهنمایی (شهر تهران) است. در این پژوهش پژوهشگر ابتدا بر پایۀ مطالعات کتابخانه ای و جستجوهای اینترنتی به بررسی مبانی نظری و پیشینۀ پژوهش در داخل و خارج اقدام و سپس با استفاده از نتایج حاصل از بررسی های تطبیقی و مبانی نظری مربوط به پژوهش مجموعه ای از معیارهای سنجش شایستگی های عملکرد مدیران آموزشی را تدوین کرده است. این مجموعه شامل شش مؤلفۀ اصلی، چهل زیر مؤلفه و یکصدوشصت رفتار نشان دهندۀ شایستگی (معیار عملکرد) است. در ادامه پژوهشگر با استفاده از روش بازخورد 360 درجه ای و تدوین پرسشنامۀ نگرش سنج محقق ساخته، به بررسی نگرش مخاطبان مدیر مدرسه دربارۀ مؤلفه های اصلی، زیرمؤلفه ها و معیارهای عملکرد پرداخته است. داده های حاصل با استفاده از روش های آماری فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، آزمون آماری t، گروه های همبسته و آزمون تحلیل واریانس یک طرفه «گروه های مستقل» تجزیه وتحلیل و بر اساس نتایج توصیفی و تحلیلی حاصل از اجرای نرم افزار spss به سؤالات پژوهش پاسخ داده شد. سؤال اول: برای ارزشیابی عملکرد مدیران آموزشی دورۀ راهنمایی چه استانداردهایی را می توان تدوین و ارائه کرد؟ نتایج حاصل از یافته های پژوهش شش جنبه از مؤلفه های اصلی و زیرمؤلفه های مربوط به استانداردهای (شایستگی های) عملکرد مدیران آموزشی را تأیید می کند. این جنبه ها عبارت اند از: الف) وظایف، ب) مهارت ها، ج) اخلاق، د) نقش ها، هـ) ویژگی ها، و) عملکرد. سؤال دوم: برای تدوین استانداردهای عملکرد مدیران آموزشی دورۀ راهنمایی چه الگویی می توان ارائه کرد؟ بر پایۀ مبانی نظری و یافته های پژوهش مدلی مشتمل بر پنج بخش فلسفه و اهداف، مبانی نظری، مراحل اجرایی، نظام ارزشیابی، و بازخورد مدل، تدوین شد و با استفاده از نظریات سی ودو نفر از متخصصان مدیریت آموزشی تجزیه وتحلیل شد و اصلاحات لازم در آن به عمل آمد. سؤال سوم: درجۀ تناسب الگوی پیشنهادی برای استانداردسازی عملکرد مدیران آموزشی دورۀ راهنمایی از نظر متخصصان چقدر است؟ الگوی پیشنهادی با ضریب پایائی 93% و میانگین کل 25/4 از 5 و توافق بالای 83% از نظر متخصصان مدیریت آموزشی تأیید شد.
Since achievement of a superior and efficient educational system requires informant, experienced, and competent educational principals, the purpose of this research is collection of standards (competencies) of performance of educational principals in middle school and rendering suitable pattern to standardize performance of such principals. In this research a collection of competencies of performance of educational principals has been firstly made on the basis of library studies and survey of research literature, (this collection includes six main indicators, forty sub-indicators, and 160 behaviors which indicate competency, “performance Indicators”). Then, perceptions of experts, directors, teachers, parents and Students of middle school about each of the indicators and sub-indicators collected were studied through applying “360 degree feed back” method. Responses of members of sample society were analyzed by using descriptive and inferential statistical methods and, at the end, a model for standardizing performance of educational principals of middle school was compiled by applying findings of the research and each of comments of experts of educational management. The usefulness of the model proposed was evaluated from the standpoint of specialists of educational management and was confirmed with average mark of 4.25 out of 5.
https://noavaryedu.oerp.ir/article_78754_0e9015ae1769bfad7d2adf979ab274aa.pdf
مدیران آموزشی
دورۀ راهنمایی
استاندارد عملکرد
شایستگی عملکرد
ارزشیابی عملکرد
معیار عملکرد
Educational principals
middle schools
performance standard
performance competency
Performance Evaluation