سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی
نوآوریهای آموزشی
1735-1235
16
2
2017
07
23
بهینه سازی جداره های ساختمان مدرسه در جهت دستیابی به معماری پایدار مدارس نمونه موردی شهر شیراز
7
24
FA
پری
ناز کشتکاران
دانشجوی دکتری، گروه معماری، واحد شیراز، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران
par.keshtkaran@gmail.com
خسرو
موحد
دانشیار، گروه معماری، واحد شیراز، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران
زهرا
برزگر مروستی
استاد مدعو، گروه معماری، واحد شیراز، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران
zahrabarzegar86@yahoo.com
ازآنجاکه ساختمان ها 40 درصد مصرف سالانة انرژی جهان را به خود اختصاص می دهند، آموزش روش های صحیح مصرف انرژی به کاربران و ساکنان این ساختمان ها می تواند تأثیر زیادی در کاهش مصرف داشته باشد. جهت آموزش این روش ها از سنین پایین، مدارس بهترین محیط جهت آموزش و یادگیری است. چراکه مدارس پایدار به عنوان یکی از بخش های مهم جامعه، علاوه بر انتقال میزان اهمیت بحث پایداری توسط آموزش دیداری و تجربی، خود نیز با صرفه جویی در راه پیشرفت به سوی جامعه ای پایدار گام برمی دارند. با توجه به گستردگی مبحث پایداری، در این پژوهش صرفاً مبحث پایداری اقلیمی مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. هدف این مقاله بهینه سازی جداره های ساختمان یک مدرسه در شیراز در جهت کاهش مصرف انرژی است و همچنین لزوم استفاده از سامانه های ایستا در طراحی هر مدرسه با توجه به اقلیم محل مدرسه در جهت استفاده بهینه از انرژی تابشی خورشید می باشد. روش تحقیق مقاله حاضر کمّی و انجام محاسبات با نرم افزار شبیه ساز می باشد، و به منظور مدل سازی از نرم افزار اکوتکت 2011 استفاده گردیده است. جامعه آماری این تحقیق مدارس ساخته شده توسط سازمان نوسازی مدارس استان فارس، بر اساس پلان تیپ اقلیم گرم و خشک، می باشد. در این راستا یک مدرسه 6 کلاسه ابتدایی تیپ 2- 1926 به روش نمونه گیری غیر احتمالی، هدفمند انتخاب شد و تأثیر استفاده از عایق حرارتی در جداره های ساختمان این مدرسه در بهینه سازی مصرف انرژی بررسی گردید. نتایج محاسبات نشان داد که پس از بهینه سازی جداره ها، مجموع فضاهای ساختمان مدرسه مدت زمانی حدود دو برابر بیشتر در محدوده آسایش قرار خواهند داشت.
معماری پایدار,مدرسه,انرژی,عایق جداره ها,بهینه سازی
https://noavaryedu.oerp.ir/article_79116.html
https://noavaryedu.oerp.ir/article_79116_febd320df31008492d35b64bfe084609.pdf
سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی
نوآوریهای آموزشی
1735-1235
16
2
2017
07
23
بررسی تأثیر ادراک معلمان از جوّ سازمانی نوآورانه بر استفادة مداوم از تدریس الکترونیکی با نقش میانجی متغیر خودکارآمدی رایانه
25
42
FA
مهدی
معینی کیا
0000-0002-8605-4477
استادیار برنامهریزی آموزش از راه دور دانشگاه محقق اردبیلی
m_moeinikia@uma.ac.ir
عادل
زاهد بابلان
دانشیار مدیریت آموزشی دانشگاه محقق اردبیلی
zahed@uma.ac.ir
سیدمحمد
سیدکلان
0000-0002-5550-3209
دانشجوی دکترای مدیریت آموزشی دانشگاه محقق اردبیلی
m.siedkalan@gmail.com
غفار
کریمیان پور
دانشجوی دکترای مدیریت آموزشی دانشگاه محقق اردبیلی
karimiangh@uma.ac.ir
هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر جوّ سازمانی نوآورانة ادراکی بر خودکارآمدی رایانه و استفادة مداوم از تدریس الکترونیکی معلمان بوده است. روش پژوهش از نوع همبستگی با استفاده از مدل یابی علّی بود. جامعة آماری پژوهش شامل 312 معلم مرد بود که از آن میان نمونه ای به حجم 172 نفر با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شد و افراد به شیوة نمونه گیری خوشه ای آزمون شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش سه پرسش نامة استاندارد جو نوآورانة سازمانی کینگ و همکاران (2007)، خودکارآمدی رایانه کارستین و راث (1998)، و استفادة مداوم از تدریس الکترونیکی چاو و همکاران (2010) بود. پایایی پرسش نامه ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب برابر 0/85، 0/88، و 0/92 محاسبه شد. برای برازش مدل علّی معادلات ساختاری از نرم افزار Lisrel8.54 استفاده شد. یافته ها نشان داد تأثیر جو نوآورانة ادراکی بر خودکارآمدی رایانه و استفادة مداوم از تدریس الکترونیکی معلمان مثبت و معنادار است. شاخص نیکویی برازش 0/92 و ریشه میانگین مجذور باقی مانده ها در مدل متغیرهای مکنون 0/074= RMSEA بود. بنابراین مدل دارای برازش نسبتاً مطلوبی بوده است و به این ترتیب مدل معادلات ساختاری جوّ سازمانی نوآورانة ادراکی بر خودکارآمدی رایانه به صورت مستقیم و بر استفادة مداوم از تدریس الکترونیکی از طریق خودکارآمدی رایانه در معلمان به صورت غیرمستقیم مؤثر بوده است. نتیجه اینکه، مدیران با ایجاد جوّ سازمانی نوآورانه در مدارس و با ارتقای خودکارآمدی رایانه در معلمان می توانند شاهد استفاده از تدریس الکترونیکی در کلاس درس و تداوم آن باشند.
جوّ سازمانی نوآورانة ادراکی,خودکارآمدی رایانه,استفادة مداوم از تدریس الکترونیکی,معلمان
https://noavaryedu.oerp.ir/article_79117.html
https://noavaryedu.oerp.ir/article_79117_70c7e11f9c1736d2f5511ac925e10a33.pdf
سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی
نوآوریهای آموزشی
1735-1235
16
2
2017
07
23
مدرسه فاضل و معلم شهروند آزمون یک الگو با میانجیگری نگرش های شغلی معلمان در دبیرستان های کلان شهر کرج
43
56
FA
حسن
رضا زین آبادی
دانشیار گروه مدیریت آموزشی، دانشکدة مدیریت دانشگاه خوارزمی
zeinabadi_hr@khu.ac.ir
سارا
عابدی کوشکی
دانشآموخته کارشناسی ارشد رشتة مدیریت آموزشی، دانشگاه خوارزمی
sara.abedi.kooshki@gmail.com
در مدارسی که سهم بالایی از فضیلت سازمانی در آن ها وجود دارد، معلمان اشتیاق بیشتری به بروز دادن رفتارهای شهروندی سازمانی دارند، اما در این بین متغیرهای مهمی میانجیگری می کنند. این پژوهش با استفاده از پژوهش های گذشته الگوی مفروضی را با میانجیگری دو متغیر نگرش شغلی مهم تدوین و آزمون کرده است. برای آزمون این الگو 503 معلم شاغل در دبیرستان های کلان شهر کرج پرسش نامه های روا و پایای فضیلت سازمانی، رضایت شغلی، تعهد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی را پاسخ دادند. الگوی مفروض با استفاده از تحلیل مسیر آزمون شد. نتایج نشان داد که این الگو گرچه برازش مناسبی با داده ها دارد، اما در آن تأثیر مستقیم فضیلت سازمانی بر رفتار شهروندی سازمانی معلمان معنادار نیست. پس از حذف این اثر، آزمون الگوی اصلاح شده نشان داد که این الگو برازش بهتری با داده ها دارد. در این الگو فضیلت سازمانی صرفاً با میانجیگری رضایت شغلی و تعهد سازمانی اثر غیرمستقیم و معناداری بر رفتار شهروندی سازمانی معلمان دارد. این مقاله ضمن تأکید بر نقش مهم فضیلت سازمانی در تحریک معلمان به بروز رفتار شهروندی، نقش واسطه ای و مهم نگرش های شغلی را خاطرنشان می کند. مخاطب یافته های این پژوهش، بیشتر، مدیر مدرسه به عنوان اساسی ترین عامل در تقویت فضیلت سازمانی مدارس می باشد.
فضیلت سازمانی,رضایت شغلی,تعهد سازمانی,رفتار شهروندی سازمانی,معلم
https://noavaryedu.oerp.ir/article_79118.html
https://noavaryedu.oerp.ir/article_79118_04bfd4fb16e082a02436bd889cba7547.pdf
سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی
نوآوریهای آموزشی
1735-1235
16
2
2017
07
23
بهبود چندفرهنگی سازی برنامه های درسی نظام آموزشی ایران با نظر به آرای تربیتی فوکو و ژیرو
57
80
FA
مهدی
سبحانی نژاد
0000-0002-6438-1434
دانشیار برنامة درسی دانشگاه شاهد تهران
sobhaninejad@shahed.ac.ir
نجمه
احمدآبادی آرانی
دانشجوی دکترای فلسفة تعلیموتربیت دانشگاه پیام نور تهران
najmeh.ahmadabadi@gmail.com
علی
عبداله یار
دانشجوی دکترای فلسفة تعلیموتریت دانشگاه شاهد تهران
ali.abdolahyar1350@gmail.com
هدف پژوهش حاضر، بهبودبخشیدن به برنامه های درسی چندفرهنگی نظام آموزشی ایران بر اساس آرای تربیتی میشل فوکو و هنری ژیرو با استفاده از دو روش تحلیل مفهومی و استنتاجی بود. یافته های پژوهش نشان داد که: برنامة درسی چندفرهنگی بایستی بر بنیاد مفاهیمی چون عدالت اجتماعی، برابری آموزشی و تسهیل تجارب آموزشی مبتنی باشد در بین فیلسوفان تربیتی جهانی و شاخص در برنامة درسی چندفرهنگی، میشل فوکو و هنری ژیرو نکات قابل ملاحظه ای را در این زمینه ارائه کرده اند. فوکو تعلیم وتربیت را بیشتر امری شخصی، ویژه و محلی- موقعیتی می داند، از این رو می گوید: در زمینة تعلیم وتربیت، لحن ترجمان برنامه های درسی و لحن معلم باید متضمن چندآوایی باشد. تعلیم وتربیت مد نظر ژیرو نیز نوعی تعلیم وتربیت چندفرهنگی است که اقلیت های قومی و نژادی را مورد حمایت قرار می دهد. ژیرو معتقد است برنامة درسی باید عرصة ظهور صداهای گوناگون فرهنگی، نژادی و جنسیتی باشد و نباید هیچ گروهی به حاشیه رانده شود. به نظر ما، با عنایت به آرای تربیتی این دو فیلسوف می توان از رویکردهای مساعدتی و تکمیلی جهت بهبود چندفرهنگی سازی برنامة درسی نظام آموزشی ایران استفاده کرد و راهکارهایی از جمله تعلیم وتربیت مرزی، تربیت انتقادی در نظام آموزشی، نوآوری در محتوای آموزشی، تقویت تفکر انتقادی دانش آموزان، روش های کیفی یاددهی- یادگیری و متنوع سازی فعالیت های مدارس را مورد توجه قرار داد.
برنامة درسی چندفرهنگی,نظام آموزشی ایران,میشل فوکو,هنری ژیرو
https://noavaryedu.oerp.ir/article_79119.html
https://noavaryedu.oerp.ir/article_79119_442fc34edf7087d930bb50680b8db0aa.pdf
سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی
نوآوریهای آموزشی
1735-1235
16
2
2017
07
23
الگوی تولید و نشر علمی مقالات 50 شمارة فصلنامة نوآوری های آموزشی تحلیل استنادی و هم نویسندگی شماره های (55-5) در سال های 1394-1382
81
104
FA
اکرم
عینی
دکتری علم اطلاعات و دانش شناسی، سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی
eini.akram@gmail.com
پژوهش حاضر به تحلیل استنادی و هم نویسندگی مقاله های منتشرشدة فصلنامة نوآوری های آموزشی سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، طی سال های 1394-1382، با هدف بررسی وضعیت موجود روابط علمی و ترسیم ساختار علمی این حوزه پرداخته است. روش پژوهش تحلیل استنادی است و برای تحلیل داده ها از نرم افزار اکسل و یو سی نت ونت دراو استفاده شده است. نتایج نشان داد در این بازة زمانی (50 شماره) در مجموع 365 مقاله با میانگین هر شماره 7 مقاله منتشر شده است. 35 مقاله به زبان انگلیسی و 330 مقاله به زبان فارسی است. تعداد کل استنادها 11527 و میانگین استناد به ترتیب در هر شماره 41.92 درصد و در هر مقاله 40. 16 درصد است. کتاب ها با 39.43 درصد استنادها در رتبة اول و نشریات با 36.47 درصد رتبة دوم را دارند. استناد به منابع انگلیسی بیشتر از منابع فارسی است. سهم هیئت تحریریه در تألیف مقاله 17.80 درصد است. تعداد نویسندگان 778 نفر بوده که از این تعداد 30.85 درصد زن و 69.15 درصد مرد هستند. 51.55 درصد مؤلفان فقط یک مقاله منتشر کرده اند که به 60 درصد پیش بینی قانون لوتکا نزدیک است. 69/33 درصد مقاله ها تک نویسنده و 66.30 درصد مشترک تدوین شده است. وابستگی سازمانی نویسندگان با دانشگاه های دولتی و دانشگاه تهران جمعاً 9.68 درصد و در صدر است. حمیدرضا عریضی، با شانزده مقاله، از پرکارترین نویسندگان است. تراکم شبکه 0.0057 و شبکة هم نویسندگی در این مجله ضعیف است. کتاب روان شناسی پرورشی علی اکبر سیف با 1.72 درصد فراوانی پراستنادترین کتاب و فصلنامة نوآوری های آموزشی با 25.05 درصد پراستنادترین نشریه است. تقویت شبکة هم نویسندگی و اتخاذ معیارهایی جهت بهبود الگوی رفتار استنادی نویسندگان پیشنهاد شده است.
تحلیل استنادی,کتاب سنجی,فصلنامة نوآوری های آموزشی,تحلیل هم نویسندگی,رفتار استنادی
https://noavaryedu.oerp.ir/article_79120.html
https://noavaryedu.oerp.ir/article_79120_cd46ff36d7de75579a7140316c46583a.pdf
سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی
نوآوریهای آموزشی
1735-1235
16
2
2017
07
23
خوانایی سنجی کتاب فارسی پایة هفتم سال تحصیلی 95-96 به سه شیوة فوگ، فرای و فلش
105
126
FA
زهره
صدیقی فر
مربی مرکز آموزش زبان فارسی، دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) قزوین
zohrehsedighifar@gmail.com
شهره
سادات سجادی
دانشجوی دکترای زبانشناسی همگانی دانشگاه علامه طباطبایی
shskp.linguistic@gmail.com
سید
بهنام علوی مقدم
استادیار زبانشناسی همگانی، سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی
behnamalavim@gmail.com
مطالعة حاضر با هدف بررسی سطح خوانایی کتاب فارسی پایة هفتم سال تحصیلی 96-95 بر اساس سه شاخص خوانایی سنجی فوگ، فرای و فلش انجام گرفت. این مطالعه در پی دستیابی به این مهم بود که کتاب نام برده از نظر رعایت اصول برنامه ریزی محتوایی، تا چه میزان با فرمول های خوانایی سنجی مذکور مطابقت دارد. روش پژوهش، تحلیل محتوا به روش توصیفی و با استفاده از سه فرمول فوگ، فرای و فلش بود. پرسش هایی که این مطالعه به دنبال پاسخگویی به آن ها بود، از این قرار است: 1. آیا قدرت خوانایی مطالب کتاب با قدرت خوانایی فراگیران پایة هفتم دورة اول متوسطه، از نظر ملاک های سطح سنی و سطح یادگیری مطابقت دارد؟ 2. آیا مطالب و محتوای منبع مورد بررسی می تواند به صورت مستقل و بدون نیاز به معلم، آموزش داده شوند؟ 3. آیا در تدوین مطالب کتاب مذکور، اصول برنامه ریزی درسی ازجمله اصل ساده به دشواری رعایت شده است؟ 4. میزان خوانایی منبع مورد نظر، به وسیلة فرمول های فلش، فوگ و فرای تا چه میزان بر یکدیگر انطباق دارد؟ در راستای پرسش های پژوهش، تجزیه وتحلیل داده های حاصل از محتواسنجی نشان داد که در کتاب فارسی پایة هفتم سال تحصیلی 96-95: 1. محتوای کتاب تناسبی با سطح هفتم ندارد. مطابق فرمول فرای، فوگ و فلش، سطح خوانایی این کتاب، در سطح دانشگاه و حتی مناسب برای بعد از دانشگاه است. 2. ازآنجاکه دشواری مطالب بیش ازاندازه است، نمی تواند به صورت خودآموز مورد استفاده قرار گیرد. 3. فرایند تنظیم مطالب از نظر تعداد جملات در بخش های ابتدایی، وسط و انتهایی نشان دهندة این است که تا حدودی اصل ساده به دشواری مطابق شاخص فوگ رعایت شده ولی مطابق با معیارهای فلش و فرای، اصل مذکور رعایت نشده است. 4. میزان خوانایی منبع مورد نظر، به وسیلة فرمول های فلش، فوگ و فرای به میزان زیادی با یکدیگر مطابقت دارند.
خوانایی سنجی,فارسی پایة هفتم,فرمول خوانایی فوگ,فرای و فلش
https://noavaryedu.oerp.ir/article_79121.html
https://noavaryedu.oerp.ir/article_79121_0eef34bb3da71189a4f3edea303a3067.pdf
سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی
نوآوریهای آموزشی
1735-1235
16
2
2017
07
23
پدیدارشناسی؛ رویکردی نوین در فهم برنامة درسی
127
146
FA
فائزه
قدوسی
دانشجوی دکتری برنامه ریزی درسی، گروه علوم تربیتی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی اراک
faezeh.ghoddousi@gmail.com
نعمت
اله موسی پور
دکتری برنامه ریزی درسی، دانشیار دانشگاه فرهنگیان
n_mosapour@yahoo.com
علیرضا
فقیهی
0000-0002-7674-8803
دکتری مدیریت آموزشی، استادیار دانشگاه آزاد اسلامی اراک
a-faghihi@iau-arak.ac.ir
«دنیای طبیعی برنامة درسی» با پهنایی به اندازة میلیون ها نفری که هر روز بخشی از حوزة آموزش و یادگیری را تشکیل داده اند، اگر با پیش داوری، مفروضه انگاری و نظرورزی های نابه جا آلوده نشود، بهترین منبع برای درک عمیق و کاربردی فعالیت های حوزة برنامة درسی است. همان گونه که بزرگان بسیاری معتقدند، پژوهش پدیدارشناختی، فرصتی برای بررسی دقیق ترِ زوایا و لحظاتی در آموزش است که ما قبل از این، به راحتی از کنار آن ها عبور کرده ایم. هدف از این مقاله، پیشنهاد استفاده مناسب از این گونه پژوهش در مسائل مربوط به برنامة درسی، به پژوهشگران و به اشتراک گذاشتن بخشی ضروری از دانش و درکی است که علی رغم پیچیدگی های کاربرد این روش، می بایست در پژوهشگر این حوزه وجود داشته باشد. نویسنده بر اساس تجارب انجام این پژوهش در حوزة برنامة درسی، شکل گیری و بنیان های فلسفی پدیدارشناسی، همچنین الزامات شروع و مراحل انجام این پژوهش به زبانی ساده را ارائه داده است.
برنامة درسی,فلسفة پدیدارشناسی,تجربة زیسته
https://noavaryedu.oerp.ir/article_79122.html
https://noavaryedu.oerp.ir/article_79122_cb3fc69efcbbff1e4ca679fe0c1ef1ad.pdf