2024-03-28T23:22:33Z
https://noavaryedu.oerp.ir/?_action=export&rf=summon&issue=10056
نوآوریهای آموزشی
1735-1235
1735-1235
1382
2
2
درآمدی بر فلسفه آموزش وپرورش جمهوری اسلامی ایران
خسرو
باقری
تاکنون، به صراحت و به صورت مدون، فلسفه ای برای آموزش وپرورش کشور ما مشخص نگردیده است. با توجه به نقش بنیادی و هدایت کننده فلسفه آموزش وپرورش، آشکار است که تدوین چنین فلسفه ای، شرط لازم و اجتناب ناپذیر تأمین انسجام فکری و عملی در سطوح تصمیم گیری و نیز اجرایی آموزش وپرورش است. محقق، در پی فراهم آوردن صورت بندی اولیه ای برای فلسفه آموزش وپرورش کشور، عناصر و چارچوب اساسی چنین فلسفه ای را در اندیشه اسلامی، که بستر اصلی فرهنگ جامعه محسوب می شود، جستجو کرده است. سؤال های اصلی تحقیق، ناظر بر آن است که آموزه های اساسی اسلامی در ابعاد هستی شناختی، معرفت شناختی و ارزش شناختی مشخص گردد و بنا به اقتضای آن ها، مفهوم تعلیم و تربیت، هدف، مبانی، اصول و روش های آن معین شود و نقش این مجموعه، به منزله یک چارچوب معیاری، در تحلیل و نقد وضع جاری آموزش وپرورش تشریح گردد. تحلیل پیشینه نشان داده است که سه رویکرد در تدوین اندیشه اسلامی در باب آموزش وپرورش اسلامی وجود دارد: اعراض کلی از فلسفه و اکتفا به متون دینی، تکیه بر نظام های فلسفی مسلمانان و استفاده از فلسفه به مثابه روش و ساختار برای مطالعه متون دینی. در تحقیق حاضر نیز رویکرد سوم اتخاذ شده است. در روش شناسی تحقیق، الگوی پیشنهادی ویلیام فرانکنا برای تحلیل فلسفه های آموزش وپرورش، مورد بررسی و بازسازی قرار گرفته و شکل بازسازی شده آن، در صورت بندی فلسفه آموزش وپرورش به کار گرفته شده است. در اشاره به یافته های تحقیق، قابل ذکر است که در تحقیق حاضر، مفهوم گسترده ای از ”مبانی آموزش وپرورش“ مورد نظر بوده است که ناظر بر گزاره های توصیفی و تبیینی است و در سه دسته، مورد بحث قرار گرفته است: نقش مبانی نوع 1 در تعیین هدف و مفهوم اساسی آموزش وپرورش، نقش مبانی نوع 2 در تعیین اصول آموزش وپرورش و نقش مبانی نوع 3 در تعیین روش های آموزش وپرورش آشکار می گردد. مبانی نوع 1 شامل گزاره هایی هستی شناختی و انسان شناختی و ارزش شناختی است که هدف و مفهوم اساسی آموزش وپرورش را مشخص می کند. در این قسمت، ”حیات پاک“ به منزله هدف غایی آموزش وپرورش پیشنهاد شده است. حیات پاک متضمن تحولی در ابعاد فردی و اجتماعی زندگی آدمی، بر اساس گرویدن به خداست. در این گونه از زندگی، جسم و جان فرد و نیز عرصه حیات جمعی، از پلیدی به پاکی می گراید. حیات پاک مستلزم آن است که فرد در جسم، به پاکی، سلامت و قوت نائل گردد، در اندیشه، به اعتقادهای درست دست یازد، در گرایش و اراده، حرکتی معطوف به خیر بیابد و در عرصه حیات جمعی، غنا، عفت و عدالت / رأفت فراهم گردد. مفهوم اساسی آموزش وپرورش، ناظر بر جریان ربوبی شدن آدمی است؛ جریانی دوسویه از ناحیه مربی و متربی که با نظر به آن، معلم محوری و شاگرد محوری، هر دو به سبب یک سویگی، غیرقابل قبول اند. مبانی نوع 2 شامل دسته ای از گزاره هایی انسان شناختی، معرفت شناختی و ارزش شناختی است که اصول آموزش وپرورش را معین می سازند. مقصود از اصول، گزاره های تجویزی است که قواعد راهنمای عمل را در آموزش وپرورش معلوم می کنند. با توجه به اقسام سه گانه این نوع مبانی، اصول آموزش وپرورش، در سه محور اصول انسان شناختی، معرفت شناختی و ارزش شناختی مطرح گردیده است. مبانی نوع 3 شامل گزاره های واقع نگری است که دسترسی به روش های آموزش وپرورش را میسر می گرداند. این دسته از مبانی، به طور غالب، ناظر بر گزاره های تجربی است و از همین رو، فراهم آوردن و استفاده از داده های تجربی، در آن نقش اساسی ایفا می کند. در این قسمت، نمونه ای از مبانی و روش های آموزش وپرورش توضیح داده شده است. با نظر به چارچوب و معیارهای به دست آمده، تحلیل هایی نقدگونه در مورد وضع رایج آموزش وپرورش مطرح گردیده است. این تحلیل ها شامل روش شناسی یافته های تجربی مؤثر بر آموزش وپرورش، مهارت گرایی در آموزش فنی و حرفه ای، گرایش به فناوری اطلاعات و جریان اصلاحات در آموزش وپرورش است.
آموزه های اساسی اسلامی
بعد هستی شناختی
بعد معرفت شناختی
بعد ارزش شناختی
تعلیم و تربیت
2003
06
22
9
48
https://noavaryedu.oerp.ir/article_78727_c0c1a245b3cdb2216c8d7f9e7898cb4c.pdf
نوآوریهای آموزشی
1735-1235
1735-1235
1382
2
2
نقش و کارکردهای نهادهای آموزشی در انتقال ارزش های اجتماعی - فرهنگی
رمضان
حسن زاده
در این مقاله، به بررسی نقش و کارکرد نهادهای آموزشی در انتقال ارزش های فرهنگی- اجتماعی می پردازیم. نهادهای آموزشی از جمله نهادهای بنیادی جامعه به حساب می آیند. اصولاً جوامع برای یادگیری، دانش اندوزی، انتقال ارزش های فرهنگی- اجتماعی و ارزش گذاری به اصول اخلاقی، اهمیت قائل اند. هر چیزی که برای یک نظام اجتماعی، مورد نیاز، محترم، مقدس، خواستنی و مطلوب تلقی شود، جزو ارزش های آن جامعه است. میان ارزش ها و توسعه ملی در ابعاد گوناگون اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، تعامل وجود دارد. نهادهای آموزشی هر کشور در انتقال ارزش ها، سنت ها و هنجارهای اجتماعی نقش مهمی دارند. نظام تعلیم و تربیت، مدارس و نهادهای آموزشی در هر جامعه منعکس کننده ارزش ها و هنجارهای فرهنگی- اجتماعی آن جامعه محسوب می شود. در این مقاله به فرهنگ و ویژگی های آن، ارزش ها و هنجارهای اجتماعی، ارزش ها و نقش نهاد آموزشی، تحقیقات انجام شده در این زمینه، نتیجه گیری و ارائه پیشنهادها می پردازیم.
کارکردهای نهادهای آموزشی
ارزش های اجتماعی
فرهنگی
2003
06
22
49
64
https://noavaryedu.oerp.ir/article_78728_2b10790d450af73e2197f982f16bdc56.pdf
نوآوریهای آموزشی
1735-1235
1735-1235
1382
2
2
شناسنامه ای برای واژه ها
اکرم
طیبی
الگوهایی که تاکنون برای جمع آوری واژگان پایه مورد استفاده قرار گرفته معمولاً بر پیکره های واژگانی عظیم و بسامدشماری یا شم زبانی مجریان طرح متکی بوده است فهرست های بسامدی بسیار تحت تأثیر منابعی قرار دارند که در تهیه فهرست به کار رفته اند این فهرست ها پاسخ مناسبی برای نیازهای اساسی زیر فراهم نمی آورند: - آگاهی از سطح واژگان ورودی های هر پایه - تعیین واژه های مناسب هر پایه - میزان افزایش معقول واژه ها در هر بخش در این مقاله نگارنده بر آن است الگوی خود را برای شناسایی واژگان پایه معرفی کند برای این کار از دستاوردهای معناشناسی و رده شناسی زبان در زمینه حوزه های معنایی استفاده کرده و در طراحی این الگو کوشیده است از سویی مشکلات فهرست های پیشین را برطرف سازد و از سوی دیگر دو هدف قابلیت به کارگیری الگو در سراسر کشور و سهولت استفاده از آن و سهولت طبقه بندی و امکان بازنگری داده ها را فراهم آورد برای این منظور در مرحله اول پایه تحصیلی مرحله دوم منبع واژگان (دانش آموزان کتاب درسی کتاب غیردرسی و) مرحله سوم نوع واژگان (دیداری شنیداری گفتاری خوانداری نوشتاری) مرحله چهارم حالت دستوری (اسم فعل صفت و) و مرحله پنجم حوزه معنایی واژه (روابط خویشاوندی اسم خاص اعضای بدن) را تعیین کرده است این شیوه نگرش به آموزش واژگان پایه و تفکیک واژه ها در مرحله سوم زمینه را برای تقویت متوازن مهارت های چهارگانه زبانی فراهم می آورد اما نکته ای درباره مرحله چهارم قابل ذکر است: تعداد صفت هایی که به صورت فعال از آن ها استفاده می کنیم بسیار کم و محدود است به عبارت دیگر ذخیره واژگانی اقسام کلام ما رشد نامتوازنی دارد و این مسئله هنگام ترجمه واضح تر می شود معمولاً مترجمان در یافتن معادل درمی مانند و گناه به گردن زبان فارسی می افتد حال آنکه آموزش زبان فارسی مناسب نیست و واژگان به صورت متعادلی در اقسام کلام رشد نکرده است با استفاده از این الگو هر واژه شناسنامه ای پیدا می کند و به آسانی قابل بازیابی است مسئولان تهیه مواد آموزشی می توانند با توجه به ملاک های علاقه و دانش پیش زمینه ای حوزه های معنایی مورد نظر خود را برای هر پایه انتخاب کنند و از میان اعضای این حوزه واژه های مورد نیاز را برگزینند به این ترتیب آموزش ساده تر می شود زیرا واژه ها در یک شبکه معنایی قرار می گیرند.
بسامدشماری
واژگان پایه
واژگان دیداری
واژگان گفتاری
واژگان شنیداری
واژگان خوانداری
واژگان نوشتاری
2003
06
22
65
80
https://noavaryedu.oerp.ir/article_78729_412b2763bb6a13c5cb87bb7b1a31dd80.pdf