2024-03-29T19:13:55Z
https://noavaryedu.oerp.ir/?_action=export&rf=summon&issue=9980
نوآوریهای آموزشی
1735-1235
1735-1235
1384
4
4
بررسی اثربخشی تدریس به شیوه حل مسئله و ارزشیابی بر اساس شاخص های پژوهشگرانه در پرورش روحیه پژوهشگری
سید
ابوالقاسم مهری نژاد
حسن
پاشا شریفی
پرورش دانش آموختگان واجد توانمندی های شناختی و گرایش های عاطفی برای پژوهش و نوآوری، آرمان همه نظام های آموزشی دنیاست. درکشور ما نیز ایجاد تحول و جنبش در این زمینه یک ضرورت و عزم ملی تلقی شده است. بی تردید این هدف باید به دست اساسی ترین عنصر آموزش یعنی معلم تحقق یابد. هدف این تحقیق بررسی اثربخشی تدریس به شیوۀ حل مسئله و ارزشیابی بر اساس شاخص های پژوهشگرانه در پرورش روحیه پژوهشگری دانش آموزان است. این هدف با استفاده از طرح شبه آزمایشی واجد دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه مورد آزمون قرار گرفت. در مجموع 68 دانش آموز سه کلاس پایه چهارم ابتدایی از دو مدرسه انتخاب شدند. در آن کلاس ها سه متغیر مستقل؛ یعنی تدریس به شیوه حل مسئله همراه با ارزشیابی بر اساس شاخص های پژوهشگرانه، تدریس به شیوه حل مسئله بدون ارزشیابی بر اساس شاخص های پژوهشگرانه و تدریس به شیوه سنتی در طول ترم دوم سال تحصیلی 84- 83 برای دروس علوم و جغرافیا اجرا شد. متغیر وابسته یعنی روحیۀ پژوهشگری بر اساس سه شاخص نگرش نسبت به پژوهش، عملکرد دانش آموزان در امتحان واجد سؤالات پژوهشگرانه و فعالیت های کلاسی پژوهشگرانه سنجیده شد. نتایج نشان داد که تدریس به شیوه حل مسئله گذشته از همراه شدن با ارزشیابی بر اساس شاخص های پژوهشگرانه یا بدون آن، نسبت به شیوۀ تدریس سنتی در پرورش روحیه پژوهشگری با احتمال 99/0 کارآمدتر است. اما تدریس به شیوه حل مسئله همراه با ارزشیابی بر اساس شاخص های پژوهشگرانه نسبت به تدریس به شیوه حل مسئله بدون ارزشیابی بر اساس شاخص های پژوهشگرانه، در پرورش روحیه پژوهشگری اثربخشی بیشتر نداشت.
روحیۀ پژوهشگری
تدریس به شیوۀ حل مسئله
ارزشیابی بر اساس شاخص های پژوهشگرانه
تدریس به شیوه سنتی
امتحان واجد ویژگی های پژوهشگرانه
فعالیت های کلاسی پژوهشگرانه
نگرش نسبت به پژوهش
2005
12
22
9
37
https://noavaryedu.oerp.ir/article_78783_68b52170d25b117d358d89b7b115c5a4.pdf
نوآوریهای آموزشی
1735-1235
1735-1235
1384
4
4
تأثیر آموزش سبک حل مسئله بر میزان عزت نفس دانش آموزان 12 تا 13 ساله دارای مشکلات رفتاری ارتباطی در دوره راهنمایی تحصیلی
پرویز
شریفی درآمدی
تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش سبک حل مسئله به منزلة متغیر مستقل بر میزان عزت نفس و مشکلات رفتاری ارتباطی به عنوان متغیرهای وابسته در دانش آموزان 12 تا 13 ساله (مقطع راهنمایی تحصیلی) انجام گرفته است. ابزار مورد استفاده در این تحقیق آزمون عزت نفس کوپر اسمیت و پرسشنامه مشکلات رفتاری راتر بوده است. از میان 68 دانش آموز، 48 نفر که نمرات آن ها در پرسشنامه راتر 9 و بیش از 9 و در پرسشنامه عزت نفس کمتر از حد میانگین بود، به طور تصادفی انتخاب و به گروه های آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت 7 هفته (هر هفته یک جلسه 90 دقیقه ای) تحت تأثیر متغیر مستقل قرار گرفتند، در حالی که گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. در این مرحله پس آزمون انجام شد و داده ها با بهره گیری از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان دادند که میانگین های عزت نفس کلی دو گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون تفاوت معنادار وجود دارد (P = 0). بدین گونه که میانگین نمرات عزت نفس کلی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بیشتر بود. همچنین مقایسة میان میانگین های عزت نفس کلی دو گروه پسر و دختر در پس آزمون تفاوت معنادار نشان نداد. تأثیر متقابل جنسیت و آموزش عزت نفس در این تحقیق معنادار نبود.
سبک حل مسئله
عزت نفس
مشکلات رفتاری ارتباطی
2005
12
22
38
63
https://noavaryedu.oerp.ir/article_78784_21225db4023683333321aac35fee2831.pdf
نوآوریهای آموزشی
1735-1235
1735-1235
1384
4
4
بررسی نیازهای آموزشی و تربیتی والدین و دانش آموزان مقطع متوسطه کشور در خرده فرهنگ های مختلف ایران
علیرضا
عصاره
صادق
نصری
در پژوهش حاضر سعی بر این بوده است که با بهره گیری از الگوی نیاز سنجی ترکیبی، علاوه بر شناسایی نیازهای آموزشی و تربیتی والدین دانش آموزان مقطع متوسطه مدارس کشور، در ابعاد گوناگون دربارة فرزندان، نیازهای دانش آموزان و دیدگاه های مشاوران و مدرسان آموزش خانواده نیز در این زمینه بررسی شود. تحقیق حاضر، از نظر هدف، تحقیقی کاربردی و از لحاظ روش مطالعه ای توصیفی- پیمایشی بوده است. جامعه آماری پژوهش را والدین (پدران و مادران) و دانش آموزان دختر و پسر مقطع تحصیلی متوسطه و مدرسان و مشاوران آموزش خانواده کشور در سال تحصیلی ۸۲- ۸۱ تشکیل داده اند. نمونه های پژوهش مشتمل بر 4432 نفر (شامل 1384 پدر، 1302 مادر، 1419 دانش آموز و 327 مدرس و مشاور) بوده که به شیوه نمونه گیری ترکیبی (هدفدار، تصادفی ساده و خوشه ای چند مرحله ای) از استان های آذربایجان شرقی، تهران، خوزستان، سیستان و بلوچستان، فارس، لرستان، کردستان، گلستان، گیلان و شهر تهران با توجه به فرهنگ های گوناگون انتخاب شده اند. ابزارهای گردآوری اطلاعات عبارت بودند از: الف) پرسشنامه نظرسنجی والدین دانش آموزان دبیرستانی ب) پرسشنامه نظرسنجی دانش آموزان دبیرستانی ج) پرسشنامه نظرسنجی مدرسان و مشاوران. پرسشنامه ها بر اساس نظریه های رشد و نظرات متخصصان این حوزه ساخته شده و از روایی و پایایی قابل توجهی برخوردار بوده اند. داده های به دست آمده از پژوهش با استفاده از شاخص های آمار توصیفی، شامل انواع جدول فراوانی ها، میانگین و انحراف معیار و همچنین روش های آمار استنباطی آزمون t تک نمونه ای، آزمون t برای مقایسه اختلاف دو میانگین، آزمون F و آزمون خی دو، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. برخی از نتایج پژوهش عبارت بودند از: 1. میان نیازهای آموزشی و تربیتی والدین دبیرستانی در خرده فرهنگ های گوناگون از نظر اولویت بندی تفاوت هایی مشاهده شده است. 2. میان نیازهای آموزشی و تربیتی پدران و مادران شباهت های بسیار وجود دارد. 3. روابط گرم و صمیمی در میان اعضای خانواده، ضرورت رفتن به مدرسه، اعتماد والدین به نوجوان، آشنایی دختران و پسران با یکدیگر قبل از ازدواج و مواردی مانند آن ها از اهمیت ویژه برخوردارند. 4. میان نیازهای آموزشی دانش آموزان متوسطه و والدین آن ها تفاوت کامل مشاهده شد. 5. مهم ترین نیازهای آموزشی و تربیتی والدین در زمینة فرزنداشان در ابعاد جسمی، بهداشتی، اجتماعی، روان شناختی و تحصیلی و اخلاقی- مذهبی است.
نیازسنجی
نیازهای آموزشی
نیازهای تربیتی
نیازهای اجتماعی
نیازهای روان شناختی
نیازهای اخلاقی
مذهبی
فرهنگی
نیازهای جسمی
بهداشتی
والدین
دانش آموزان
قومیت
خرده فرهنگ ها
2005
12
22
64
106
https://noavaryedu.oerp.ir/article_78785_d2d436bf60e409dd6a8f5194b82fc22e.pdf
نوآوریهای آموزشی
1735-1235
1735-1235
1384
4
4
رابطه سبک های یادگیری، خود کارآمد پنداری و رشته تحصیلی در دانش آموزان متوسطه نظری
محمد
علی خاکسار بلداجی
این پژوهش به منظور بررسی رابطة سبک های یادگیری، خود کارآمد پنداری و رشته تحصیلی در دانش آموزان متوسطه نظری انجام گرفته است. در این پژوهش در پی دانستن آن بوده ایم که آیا میان رشته های تحصیلی و سبک های یادگیری، میان خود کارآمد پنداری ورشته های تحصیلی و میان جنسیت و خودکارآمد پنداری رابطة معنادار وجود دارد؟ خود کارآمد پنداری عبارت است از باور فرد نسبت به توانایی هایش به گونه ای که بتواند پدیده ها را برای رسیدن به وضعیت مطلوب خود، با رفتار و کردار مناسب سازمان دهد. نتایج پژوهش ها نشان دهندة آن است که میزان خود کارآمد پنداری با توجه به سن و جنس افراد متفاوت است. خود کارآمد پنداری در هر دو جنس با افزایش سن افزایش می یابد و مردان دارای خود کارآمد پنداری بالاتر هستند. سبک های یادگیری، به باورها، رجحان ها و رفتارهایی اشاره دارند که افراد آن ها را به کار می برند تا به یادگیری آنان در یک موقعیت معین کمک کند. نتایج پژوهش ها در این زمینه نشان دهندة آن است که روش های یادگیری گوناگون با جنس، سطح تحصیلات و رشته تحصیلی ارتباط دارند، (هیکسون و بالتیمور 1996)، (حسینی لرگانی 1377)، (میر انصاری 1378). گروه نمونه مورد مطالعه در این پژوهش شامل 399 دانش آموز دختر و پسر است که به طور تصادفی از میان دانش آموزان متوسطه نظری و مراکز آموزشی پیش دانشگاهی آموزش و پرورش منطقه بلداجی در سال تحصیلی 84-83 انتخاب شده اند. برای اندازه گیری روش های یادگیری از پرسشنامه روش های یادگیری کلب (1985) و برای سنجش خود کارآمد پنداری از پرسشنامه خود کارآمد پنداری بندورا (1995) استفاده شده است. نتایج به دست آمده پس از تجزیه و تحلیل آماری داده ها بدین شرح است. دانش آموزان رشته ریاضی- فیزیک بیشتر از روش یادگیری واگرا، دانش آموزان رشته علوم تجربی بیشتر از روش یادگیری جذب کننده و دانش آموزان رشته علوم انسانی بیشتر از روش یادگیری انطباق یابنده بهره برده اند. از میان این عده، دانش آموزان رشته ریاضی - فیزیک از بالاترین میزان خود کارآمد پنداری برخوردارند. میان روش های یادگیری و خود کارآمد پنداری رابطه معنادار مشاهده نشده است و دختران نسبت به پسران دارای خود کارآمد پنداری بالاتر هستند. برای افزایش خود کارآمد پنداری دانش آموزان پیشنهاد می شود از راهکارهای مناسب مانند ارائة الگوی موفق به دانش آموز، تشویق و ترغیب کلامی و فراهم نمودن شرایط مناسب برای کسب تجربه موفقیت آمیز استفاده شود.
خود کارآمد پنداری
سبک های یادگیری
رشته تحصیلی
2005
12
22
107
131
https://noavaryedu.oerp.ir/article_78786_7f3e7392afca9588ee98b59a765fd5e9.pdf
نوآوریهای آموزشی
1735-1235
1735-1235
1384
4
4
بررسی وضعیت مدارس شهر مشهد براساس ویژگیهای سازمان یادگیرنده (دیدگاه پیتر سنگه)
سید
محمد قدمگاهی
محمدرضا
آهنچیان
در دنیای پر جنب و جوش و بسیار رقابت آمیز امروزی، اداره سازمان ها پیچیده و دشوار است. در این شرایط راه حل های پیشین پاسخگوی مسئله های امروزی نیست. پس «آموختن به قصد حل مسئله» و «یادگیری با هدف توسعه» به دستور کار سازمان ها افزوده شده است تا در حال حاضر که بهره گیری از قواعد و فرمولهای از پیش تعیین شده راهگشا نیست، فرصت هایی برای رفع نیازهای فوری به کمک یادگیری و رشد فراهم شود. این پژوهش بر پایة تئوری پیتر سنگه و به منظور بررسی میزان یادگیرنده بودن مدارس مقاطع سه گانة تحصیلی مشهد در سال تحصیلی 83 ـ 82 انجام شد. روش پژوهش پیمایشی و واحد اندازه گیری مدرسه است. نمونة آماری 36 مدرسه (شامل 180 معلم و 36 مدیر) بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده های موردنیاز با بهره گیری از پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده، گردآوری و تحلیل آماری شدند. نتایج حاصل نشان داد که میان وضعیت موجود مدارس از نظر یادگیرنده بودن با وضعیت آرمانی در پنج اصل تئوری سنگه فاصله وجود دارد. همچنین بر اساس متغیر اصلی پژوهش، تفاوت مقاطع تحصیلی معنادار است، در حالی که تفاوت نواحی آموزشی معنادار نیست.
سازمان یادگیرنده
پیتر سنگه
مدارس
مشهد
2005
12
22
132
148
https://noavaryedu.oerp.ir/article_78787_48fdbdcd70bcb17f162eb3264c431619.pdf
نوآوریهای آموزشی
1735-1235
1735-1235
1384
4
4
بررسی تأثیر آموزش فراشناختی بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی
محبوبه
فولادچنگ
امروزه فراشناخت یکی از مهم ترین عوامل تبیین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان محسوب می شود (موارخ، 1999). منظور از فراشناخت آگاهی فرد از فرایندهای شناختی خویش وکنترل و تنظیم شناخت است (فلاول، 1985). به منظور بررسی تأثیر آموزش مهارت های فراشناختی بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی 118(57 دختر و 61 پسر) دانش آموز چهار کلاس دوم راهنمایی یکی از شهرستان های استان فارس انتخاب شدند و به روش تصادفی در گروه های آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایشی با تشکیل گروه های 6-5 نفری به مدت چهار هفته در کلاسهای درسی تکالیف ریاضی را به شیوه فراشناختی انجام دادند. این گروه به نوبت پرسش ها را می خواندند و به بحث و استدلال کردن دربارة راهبردهای انجام دادن تکالیف و شباهت ها و تفاوت های هر مسئله با مسائل قبل و بررسی راه حل ها می پرداختند و سپس میزان یادگیری و اطمینان خود را از داشتن توانایی آموختن ریاضی بازبینی می کردند. آموزش گروه کنترل به شیوة معمولی بود. در پایان دوره، نمرة یادگیری درس ریاضی هردو گروه آزمایشی به گونه ای معنادار بیش از گروه های کنترل بود (p=0/02, df=11, t=2/33). همچنین، دانش آموزانی که در درس ریاضی ضعیف بودند، به گونه ای معنادار بیش از دانش آموزان قوی از برنامه آموزش فراشناختی سود بردند. نتایج این بررسی بیانگر لزوم انجام دادن اصلاحاتی از نظر آموزش مهارت های فراشناختی در برنامة درسی مدارس و آموزش ریاضی است.
فراشناخت
ریاضی
پیشرفت تحصیلی
یادگیری دانش آموزان
2005
12
22
149
162
https://noavaryedu.oerp.ir/article_78788_b2d503c672be6c8f9595d27bfa2b26aa.pdf