%0 Journal Article %T مفهوم آموزش فناوری در آموزش عمومی %J نوآوری‌های آموزشی %I سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی %Z 1735-1235 %A علاقه مندان, جعفر %D 2002 %\ 09/23/2002 %V 1 %N 1 %P 59-66 %! مفهوم آموزش فناوری در آموزش عمومی %K آموزش فناوری %K آموزش عمومی %R %X طرح موضوع آموزش فناوری در آموزش عمومی از سوی سازمانی که مسئولیت پژوهش و برنامه ریزی آموزشی را بر عهده دارد، بدون هر تفسیری سؤال برانگیز است و هر کس را که در این زمینه مخاطب قرار گرفته است، به طرح این پرسش ترغیب می کند که «کدام مسئله» در نظام تعلیم و تربیت کشور وجود دارد که «آموزش فناوری»، آن هم در «آموزش عمومی»، میدان پاسخ گویی به آن است. اگرچه موضوعاتی از این قبیل در دامنه کار تعلیم و تربیت، بی چون وچرا، روشن و قابل فهم و بی نیاز از استدلال جلوه می کنند اما بدون بازشناسیه قالب ها و مفاهیمی که واژه های «آموزش، فناوری و آموزش عمومی» از آن سخن می گویند، نمی توان به نوعی مسائلی که انتظار می رود، پاسخ داد واژه آموزش دربردارنده دو مقصود شفاف و مستتر: یکی تغییر رفتار و دیگری ارزش گذاری و انتخاب است اما امروز به واسطه بدفهمی های ناشی از مناسبات زبانی، رفتارهای اداری، ساختاری و عادت های ناشی از ارزش گذاری های ناصواب، از مهم ترین اصول – یعنی تربیت که «هدف» نظام آموزشی است – خالی شده است. چنین بدفهمی گسترده ای تکالیف نظام درس گذاری را از انتظارات غایی تربیتی، خالی نموده و «درس»، «تدریس» و ارزش های حاکم بر آن را که در نظام برنامه ریزی درسی باید طالب رفتار به عنوان مهم ترین وجه ممیزه تشخیص و ارزش گذاری بر «عملکرد» آموزشی باشد، از دغدغه «یادگیری» برای تنظیم، اصلاح و تغییر رفتار آزاد کرده است. بدین واسطه است که بین آموزش علم و رفتار علمی، آموزش فناوری و رفتار فناور در عرصه مفاهیم، تفاوت آشکاری به وجود می آید. امروز در تفسیر مفهوم فناوری نیز سایه سنگین بدفهمی و سوءبرداشت احساس می شود چرا که در عرصه زبان ترجمه ای ما این موضوع قابلیت آموزش یافته است و چون آموزش به علل مذکور، «رفتار» را به عنوان مهم ترین «هدف» دنبال نمی کند، لذا امری یک جانبه است که مخاطب را منفعل، ایستا و قابل برنامه ریزی می شمارد و به سان همه آنچه از نظام تولید کلان صنعتی در آداب و رفتار ما نفوذ کرده و با کلیشه ای به دنبال تبدیل مواد خام بی شعور به شکل های از پیش تعیین شده است. برای انسان های متفاوت هم – که شعورشان وجه ممیزه آنان است و می توانند در مقابل کلیشه ها مقاومت کنند، آن را بپذیرند یا نفی کنند، بخوانند تا فراموش کنند یا یاد بگیرند تا رفتار کنند – کلیشه تولید به کار می افتد. بدین ترتیب، «فناوری» که بیش تر خصلتی است که بر رفتار تکیه دارد و موضوعاً ترکیبی است و محصول ممارست، تمرین، اشتباه، طرح مسئله و حل مسئله است و نهایتاً از دامنه رویکرد زاده می شود؛ باید از خصلت کلیشه ای «آموزش علم» - که درست به همین معنی و مفهوم در عرصه زندگی مسئله و تلفیق علوم، ابتکار و خلاقیت است» - فراموش می شود و شکل آنکه همان قالب بی روح آن است، بر جای می ماند و از آن انتظار معجزه نیز برمی خیزد و رهایی از وابستگی و حرمان در سایه آن اتفاق می افتد. بدین واسطه است که فناوری – که عرصه فهم و به کارگیری علوم برای حل مسئله و ممارست و تمرین برای تغییر، بهبود و کارایی است – نه تنها در زبان عوام بلکه گاه در زبان خواص نیز به ماشین، ابزار تولید و ماشین آلات پیشرفته و امروز به رایانه، اینترنت و نظایر آن تفسیر می شود و میدانی برای جایگزینی ماشین به جای «انسان» و رایانه به جای معلم است. در دنیای آتی که امروز نوید آن را می دهند، زبان ابزار، جانشین بیان احساسات و عواطف و مناسبات انسانی می گردد و مقاله خانم جین – ام – هیلی در کتاب Failure to connect به آن پاسخ می گوید. این فرد از طرفداران گذشته و مدافعان به کارگیری رایانه برای آموزش بوده است و امروز پس از بیست سال تجربه، از منتقدانی است که با او محتاطانه برخورد می کنند و در بعضی موارد وی را به شدت مورد انتقاد قرار می دهند. %U https://noavaryedu.oerp.ir/article_78713_39ccceb8a0e2ab4a7f1387b7ecf78193.pdf